نظرات ارسالي
+
چهار نفر بودند بنامهاي همه كس، يك كس،هر كس و هيچ كس يك كارمهم وجود داشت كه ميبايست انجام مي شد و از همه كس خواسته شد آن را انجام دهد . همه كس ميدونست كه يك كسي آن را انجام خواهد داد . هر كسي ميتوانست آن را انجام دهد، اما هيچ كس آن را انجام نداد .
غزل صداقت
93/6/3
سارا زيبايي
يك كسي از اين موضوع عصباني شد، به خاطر اينكه اين وظيفه همه كس بود . همه كس فكر ميكرد هر كسي نميتواند آن را انجام دهد، اما هيچ كس نفهميد كه هر كسي آن را انجام نخواهد داد . سرانجام اين شد كه همه كس يك كسي را براي كاري كه هر كسي نمي توانست انجام دهد و هيچ كس انجام نداد، سرزنش كرد !!!!!!!!
نيلوفر
حالا چي شد ؟
بهي جون
آره خيلي جالب بود!!!فقط آدم گيج مي شه!!
سرباز هيچم ولايت
خنديديم!!!!
محمد_عابديني
90/3/23
سارا زيبايي
90/2/7
+
گوگل اظهار داشت که به دليل يک به روزسازي اخير، صندوق پست الکترونيک 35 هزار کاربر سرويس "جي. ميل"حذف شد.
در طول يک به روزسازي گوگل، يکسري مشکلات براي کاربران "جي. ميل" ايجاد شد که به گفته کارشناسان بزرگترين موتور جستجوي دنيا، اين مشکلات ظرف 12 ساعت آينده حل مي شوند.
اين به روزسازي که در نرم افزار آرشيوسازي گوگل انجام شده بود موجب شد که صندوق پست الکترونيک 35 هزار کاربر از اين سرويس حذف شود.
آقاشير
89/12/14
+
اين چشمهاي گريان را امشب التيامي نيست،اي نسيم سحركجايي سحرشد؟!اين آسمان سياه پوش را امشب تمامي نيست،دراين نجواي شبانه سنگ صبورم باش،ساقيا بي يارم شرابي نيست؟!به تمناي وصالت شدم نيلوفر عاشق شدم گل شقايق ،اميد دل بي تابم امشب مراخوابي نيست،اي پرنسس قلب سوخته ام ،مرا بي تو فردايي نيست،محبوبه ي من امشب درهاله ي نوري،برو به آسمان توردر زمين جايي نيست،دوستت دارم باكلامي متين باعشقي نفيس،رزگل من
التيام
89/10/7
+
خواننده محبوب ترک(mahsun)....کي آهنگاشو گوش مي ده؟؟!!!!

فاطمه-baby
89/6/31
*maryamz*
89/6/20
چاپ اول 1387
انتشارات مرواريد
تيراژ: 2200
قيمت: 2800 تومان
پشت جلد:
پس از جنگ جهاني دوم در آمريکا همه تفنگ به دست داشتند. راوي نوجوان اين داستان هم مثل باقي مردم صاحب تفنگي است. او در يک روز بهاري به جاي آن که به يک مغازهي ساندويچ فروشي برود، از يک مغازهي اسلحه فروشي يک بسته فشنگ ميخرد،
وقتي که به قصد شکار طاووس با دوستش به باغ سيب ميرود، خيال ميکند دوستش يک طاووس است و او را با تير ميزند. با اين واقعه کودکي او در دوازده سالگي به پايان ميرسد. «پس باد همه چيز را با خود نخواهد برد» آخرين رماني است که از ريچارد براتيگان دو سال پيش از مرگ منتشر شد.
+
کورها غصه نخورند دنيا آنقدر هم ديدني نيست کرها شادباشندهمه چيز شنيدني نيست و لالها خرسند که با زبانشان دلي را نمي شکنند چه نعمتي ميشد اگر به موقعش مي توانستيم کر و کور و لال باشيم
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/6/17
+
يک شعر مي ذارم فقط خانوماي پيامرسان بخونن!!!(و حدالامکان فقط خانوماي پيامرسان نظرشون رو بگن!)
عطا
89/5/9
مي گويند
مرا آفريدند
از استخوان دنده چپ مردي
به نام آدم
حوايم ناميدند
يعني زندگي
تا در کنار آدم
يعني انسان
همراه و هصدا
باشم
مي گويند
ميوه سيب را من خوردم
شايد هم گندم را
و مرا به نزول انسان از بهشت
محکوم مي نمايند
بعد از خوردن گندم
و يا شايد سيب
چشمان شان باز گرديد
مرا ديدند
مرا در برگ ها پيچيدند
مرا پيچيدند در برگ ها
تا شايد
راه نجاتي را از معصيتم
پيدا کنند
نسل انسان زاده منست
من
حوا
فريب خورد? شيطان
و مي گويند
که درد و زجر انسان هم
زاده منست
زاده حوا
که آنان را از عرش به خاکي دهر فرو افکند
بياموز
که من
نه از پهلوي چپ ات
بلکه
استوار، رسا و همطراز
با تو
زاده شدم
بياموز که من
مادر اين دهرم و تو
مثل ديگران
زاده من
دكتررحمت سخني Dr.Rah
89/5/5
اما اي کاش چون ديگران سنگ مي شدي،اي کاش همه اينها را ز ياد برده بودي،کاش هيچ گاه معناي حقيقي بي وفايي و تنهايي را درک نمي کردي يا که اي کاش از ديگران انتظار لطف و محبت ،نمي داشتي..... ز ياد ها رفته اي زن...ديگر کسي در پي ت نيست،شب هاي تنهايي آغاز شده دگر وقت سحر نيست..."سارا زيبايي"
اين رو در وصف مادري گفتم که همه جوونيش رو به پاي بچه هاش ريخت اما زمان پيري و در اوج نيازش به اونا،ترکش کردن!الان خونه سالمندان زندگي مي کنه!:(...
+
زني را مي شناسم من
که شوق بال و پر دارد
ولي از بس که پر شور است
دو صد بيم از سفر دارد
ليلا.متين
89/4/7
زني را مي شناسم من
که در يک گوشه ي خانه
ميان شستن و پختن
درون آشپزخانه.سرود عشق مي خواند نگاهش ساده و تنهاست صدايش خسته و محزون اميدش در ته فرداست
زني در بستر مرگ است
زني نزديکي مرگ است
سراغش را که مي گيرد
نمي دانم؟
شبي در بستري کوچک
زني آهسته مي ميرد
+
تکيه بر دوست مکن محرم اسرار کسي نيست
ما تجربه کرديم کسي يار کسي نيست
سارا زيبايي
89/3/18